ویراستار عزیز
نویسندگان یک بررسی جامع، اما میتوان استدلال کرد که کاهشدهنده حرکت به صفر خالص در مراقبت از آسم است، که تا آنجا که پیش میرود خوب است.
تجربه ما در منچستر بزرگ این است که بزرگترین پیشرفت در جایی حاصل میشود که رهبری روشن در یک سازمان وجود داشته باشد و از رویکرد برنامهریزی-انجام-مطالعه-عملی استفاده شود. به عنوان مثال، در مواردی که بیماران نسبت به تغییر به یک استنشاق کننده پودر خشک مقاومت نشان داده اند، تغییر در عمل به استفاده منظم تر از یک دستگاه اندازه گیری تلاش دمی (inCheck) برای متقاعد کردن بیماران در مورد مناسب بودن چنین تغییری مفید بوده است. به طور مشابه در جایی که هیچ فردی در یک سازمان رهبری را بر عهده نمی گیرد، تا به امروز تغییر کمی در الگوهای تجویز داروی استنشاقی ایجاد شده است.
در سطح سازمانی بالاتر، حذف هدف های استنشاقی و آسم از طرح تشویقی شبکه مراقبت های اولیه، باد را از بادبان های تغییر خارج کرده است، درست زمانی که ایجاد آن تغییر مورد نیاز بود. این نه تنها در مورد چگونگی ارزیابی اولویتهای خود، بلکه برای سیگنالدهی دستور کار سبز صادق است.
من هنوز امیدوارم که این مقاله رهبری را برای این تغییر در همه سطوح تشویق کند، زیرا بدون آن، من معتقد نیستم که ما شاهد تغییر مودال در تجویز الگوهایی که اقلیم به شدت به آن نیاز دارد، نخواهیم بود.